English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4853 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
channelising island U سکوی هدایت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
director U هدایت کننده
directors U هدایت کننده
ballistic director U هدایت کننده بالیستیکی
directing staff U ستاد هدایت کننده
director U هدایت کننده اتش
bell's bund U دیوار هدایت کننده اب
guideway U شیار هدایت کننده
directors U هدایت کننده اتش
dredging ladder U هدایت کننده سطل
conducting staff U ستاد هدایت کننده
meta director U هدایت کننده به موقعیت متا
para director U هدایت کننده به موقعیت پارا
ortho director U هدایت کننده به موقعیت ارتو
ortho para director U هدایت کننده به موقعیتعای ارتو- پارا
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
armstrong U سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
rocketeer U هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
cavalier U سکوی نگهبانی
seated U سکوی استقرار
pedestals U سکوی اتش
seats U سکوی استقرار
back berm U سکوی پایه
boarded U سکوی شیرجه
flight platform U سکوی پرواز
military platform U سکوی نظامی
jumping hill U سکوی پرش
staging U سکوی کار
testing stand U سکوی ازمایش
decks U سکوی موتور
entablement U سکوی مجسمه
board U سکوی شیرجه
projectile flat U سکوی گلوله
soft missile base U سکوی بی حفاظ
decked U سکوی موتور
pedestal U سکوی تیر
pedestal U سکوی اتش
pedestals U سکوی تیر
platform U سکوی شیرجه
seat U سکوی استقرار
median U سکوی میانی
channelising island U سکوی جداساز
launcher U سکوی پرتاب
starting platform U سکوی شروع
artillery mount U سکوی توپخانه
central reserve U سکوی میانی
artillery mount U سکوی نصب
starting block U سکوی شروع
median U سکوی وسط
stanchion U سکوی استقرار
loading site U سکوی بارگیری
bema U سکوی خطابه
berm U سکوی شیب بر
central reserve U سکوی وسط
bench U سکوی کوهستانی
loading rack U سکوی بارگیری
quays U سکوی بارگیری
platform 3 U سکوی شماره 3
quay U سکوی بارگیری
pallets U سکوی بار
shelf U سکوی کوهستانی
platforms U سکوی شیرجه
benches U سکوی کوهستانی
deck U سکوی موتور
pallet U سکوی بار
decks U سکوی جلوی تانک
launching pads U سکوی پرتاب موشک
decked U سکوی جلوی تانک
torpedo tube U سکوی پرتاب اژدر
rocket launcher U سکوی پرتاب موشک
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
airdrop platform U سکوی بارریزی هوایی
thwarts U سکوی نشیمن قایق
inside berm U سکوی شیببر درونی
blast U برخاستن از سکوی پرتاب
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
launching site U سکوی پرتاب موشک
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
bema U سکوی وعظ درکلیسا
launching pad U سکوی پرتاب موشک
pads U سکوی پرتاب رسانگر
high board U سکوی شیرجه 3 متری
railway end U پل سکوی راه اهن
railhead U سکوی راه اهن
pad U سکوی پرتاب رسانگر
deck U سکوی جلوی تانک
ambon U میز [سکوی] خطابه
ambo U میز [سکوی] خطابه
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
rocket launchers U سکوی پرتاب موشک
blasts U برخاستن از سکوی پرتاب
low board U سکوی یک متری شیرجه
where is the platform 3? U سکوی شماره 3 کجاست؟
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
batteries U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
hearth U سکوی اجاق کوره کشتی
k gun U سکوی پرتاب بمب زیرابی
aerial platform U سکوی مخصوص بارریزی هوایی
height of site U ارتفاع سکوی موشک یاموضع
counter berm U سکوی پایه خارجی خاکریز
battery U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
hearths U سکوی اجاق کوره کشتی
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
wishbone U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
wishbones U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
launching pad U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
bearing U یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
aerial platform U سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
launching pads U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
ready missile U موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
pallet U سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
railhead depot U بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
gunrack U مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
Is this the right platform for the train to London? U آیا این سکوی قطار لندن است؟
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
abat-voix U [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
navigator U هدایت گر
direction U هدایت
conduction U هدایت
navigators U هدایت گر
steerage U هدایت
conductance U هدایت
leads U هدایت
leading U هدایت
total conductivity U هدایت کل
lead U هدایت
guidance U هدایت
transduction U هدایت
hydraulic conductivity U هدایت ابی
guided U هدایت کردن
con U هدایت کردن
navigated U هدایت کردن
conduction U هدایت تنظیم
operating stand U اطاق هدایت
guide U هدایت کردن
leading line U خط هدایت هواپیما
steering U هدایت کردن
superconductivity U فوق هدایت
heat conductivity U هدایت حرارتی
leading marks U نشانههای هدایت
cons U هدایت کردن
conning U هدایت کردن
conned U هدایت کردن
navigate U هدایت کردن
ionic conduction U هدایت یونی
conduction U هدایت گرم
navigates U هدایت کردن
navigating U هدایت کردن
heat conduction U هدایت حرارتی
guide way U مسیر هدایت
guides U هدایت کردن
image line U هدایت تصویر
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electron conduction U هدایت الکترون
conductibility U قابلیت هدایت
directing U هدایت کردن
rede U هدایت کردن
conductance U میزان هدایت
conduct U هدایت کردن
conduct of fire U هدایت تیراندازی
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1تاندانسیو
1پرو سویت یعنی چه؟ در مقاله ای از آل احمد آمده درباره صادق هدایت
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com